کیس استادی اپلیکیشن نوبت و مشاوره پزشک

خلاصه پروژه (Design Brief)
ماموریت پروژه (مشکل اصلی)
در زندگی هر فرد، تجربه مراجعه به مراکز درمانی یا مطب پزشک اجتنابناپذیر است. این تجربه اغلب با چالشهایی در مرحله ابتدایی مسیر درمان همراه است: از احساس نیاز به مشاوره پزشکی تا یافتن پزشک مناسب و رزرو نوبت.
بسیاری از بیماران در همین گام نخست با مشکلاتی مواجه میشوند؛ مانند:
نداشتن آگاهی کافی از تخصص و مهارت پزشکان
نبود اعتماد به انتخابهای موجود
هزینههای مالی و زمانی
فاصله جغرافیایی تا مراکز درمانی
نبود امکان پرداخت آسان یا آنلاین
دشواری در هماهنگی زمان مراجعه
ما با مشاهده این چالشها و با در نظر گرفتن ظرفیتهای دنیای دیجیتال، به این نتیجه رسیدیم که یک پلتفرم موبایلی آنلاین میتواند این فرایند را برای بیماران تسهیل کند. هدف ما توسعه اپلیکیشنی است که جستجو و رزرو نوبت پزشک را به تجربهای ساده، قابل اعتماد و دسترسپذیر تبدیل کند.
گروه هدف
این محصول برای افرادی طراحی شده که شرایط زیر را دارند:
سن بالای ۴۵ سال
سابقه استفاده از خدمات پزشکی تخصصی
تجربه جستجوی پزشک در ۱۲ ماه گذشته
تمایل و توانایی استفاده از خدمات آنلاین (دارای حداقل سواد دیجیتال)
اهداف کسبوکار
هدف بازار: دستیابی به سهمی از بازار رزرو آنلاین نوبت پزشکی در کشور
هدف درآمدی: کسب درآمد از طریق تبلیغات مراکز درمانی و پزشکان در پلتفرم
راه حل ما
تحقیقات و درک عمیق نیازها
به عنوان اولین قدم، نیاز بود تا با کاربران بالای 45 سال مصاحبه و دیتا دریافت کنیم. با انجام مصاحبههای کاربری و تحلیل دادههای کیفی، الگوهای رفتاری، نیازها و نقاط درد کاربران را شناسایی کردیم. این مرحله به ما کمک کرد تا با درک واقعیتر از مشکلات موجود، طراحی را هدفمندتر و کاربرمحورتر پیش ببریم.
طراحی تجربه کاربری
فرایند رزرو نوبت، دسترسی به اطلاعات پزشکان، و مدیریت نوبتها را با تمرکز بر سادگی، سرعت و کاهش بار شناختی بهینه کردیم. همچنین از اصول طراحی دسترسپذیر (accessibility) برای اطمینان از استفاده راحت برای همهی کاربران، از جمله سالمندان یا افراد با ناتوانیهای خاص، بهره گرفتیم.
افزودن ویژگیهای نوآورانه مبتنی بر هوش مصنوعی
دو فیچر جدید را معرفی کردیم:
پرونده پزشکی دیجیتال: برای هر کاربر، پروفایلی ایجاد میشود که سوابق مراجعات، نسخهها، نتایج آزمایشها و علائم ثبتشده را نگهداری میکند.
تشخیص اولیه با علائم: کاربران میتوانند علائم خود را وارد کنند و سیستم با تحلیل آنها (با کمک هوش مصنوعی) چند احتمال اولیه از بیماریهای رایج را ارائه میدهد و پزشکان مرتبط را پیشنهاد میدهد.
نقش من
طراحی فیچر پرونده پزشکی، طراحی Ui اپلیکیشن و کیس استادی
در این پروژه ما یک تیم 3 نفره بودیم. تمامی روند را با همکاری و همفکری یکدیگر، از مرحلهی کشف نیازها تا وایرفریمینگ با کمک استاد علی بابایی، منتور و مشاور استارتاپها و شرکتهای مطرح در این حوزه (مانند تلوبیون، کوئرا، پوشه، نوبان، گلستان، سنجاق، کوانتکن، بیپتونز، رومویو و آپگایز از کانادا، پزشک خوب، اسکایروم و بیمهبازار، رادکام سیستم، آیریس، استارتاپ آلونک، استارتاپ باسلام، طنینو و شرکت سرمایه گذاری رهنما) پیش بردیم.
در انتها چون هم تیمی ها تسلط لازم برای طراحی Ui اتو لیآوت شده را نداشتند، این مسئولیت برعهدهی من قرار گرفت.
کیس استادی را هم بصورت انفرادی آماده کردم.
اعضای تیم
محمد امین رنجبر، شقایق مولوی، بهارپرآور
فرایند طراحی (Design Process)
برای رسیدن به یک راهحل کاربردی، انسانی و مؤثر، از رویکرد تفکر طراحی استفاده کردیم. این فرآیند گامبهگام کمک کرد تا نهتنها به یک طراحی زیبا بلکه به یک راهحل واقعی، قابل استفاده و انسانی برسیم که تجربهی کاربران را واقعاً بهبود میدهد. این فرآیند در پنج مرحله انجام شد:
کشف نیازها
چکیده:
در ادامه مسئله را باز کرده و به تفصیل به روندی که پروسه طی کرده میپردازم.

تعریف مسئله
چکیده:
با من همراه باشید تا به تفصیل، به بررسی و تحلیل دیتاهایی که تهیه کردیم بپردازیم.

پرسونا (Persona)
در بخش پرسونا کیس استادی، ما به شناسایی و تحلیل ویژگیها، نیازها و چالشهای مختلف کاربران هدف پرداختهایم. این بخش شامل طراحی پرسوناهای مختلف است که نمایانگر طیف گستردهای از کاربران اپلیکیشن ما هستند. با استفاده از دادههای بهدستآمده از مصاحبهها و تحقیقات میدانی، هر پرسونا بهطور دقیق ویژگیهایی همچون سن، جنسیت، موقعیت جغرافیایی، رفتارهای خاص و انتظارات خود را از اپلیکیشن نشان میدهد. هدف از این بخش، ایجاد یک درک عمیقتر از نیازهای واقعی کاربران و استفاده از این اطلاعات در فرآیند طراحی است تا محصول نهایی بتواند تجربیات کاربری بهینه و مؤثری را برای هر نوع کاربر فراهم آورد.
ایدهپردازی خلاقانه
چکیده:
در بخش ایدهپردازی کیس استادی، فرآیند خلق و توسعه ایدهها برای حل مسائل شناساییشده در تحقیقات و پرسوناها مورد بررسی قرار میگیرد. در این مرحله، تیم طراحی با استفاده از تکنیکهای مختلف مانند طوفان مغزی (Brainstorming)، نقشهذهنی (Mind Mapping) و تحلیل رقابتی به دنبال راهحلهایی نوآورانه و کاربردی برای نیازهای کاربران میگردد. هدف این بخش، ترسیم ایدههایی است که بتوانند چالشهای موجود را به بهترین نحو برطرف کنند و در عین حال تجربه کاربری بهینهای را ارائه دهند. تمامی ایدهها به دقت ارزیابی و اولویتبندی میشوند تا بهترین راهحلهای ممکن برای طراحی محصول نهایی انتخاب شوند. این فرآیند اطمینان حاصل میکند که محصول نهایی هم از نظر عملکرد و هم از لحاظ جذابیت و استفاده آسان، مطابق با انتظارات کاربران خواهد بود.

MoSCoW
در این بخش با استفاده از متد MoSCoW، نیازها و قابلیتهای اپلیکیشن را بر اساس اولویت دستهبندی کردیم. این روش به ما کمک کرد تا مشخص کنیم چه ویژگیهایی حتماً باید (Must have)، میتواند باشد (Should have)، اگر شد بهتر است (Could have)، و فعلاً نیاز نیست (Won’t have). با این مدل، تمرکز تیم در مسیر طراحی و توسعه دقیقتر و تصمیمگیریها هدفمندتر شد.
طراحی
چکیده:
در این بخش، وارد فاز طراحی شدیم و با توجه به اطلاعات مرحلههای قبل، اسکچها، وایرفریمها و در نهایت طراحیهای هایفیدلیتی (High-Fidelity) رابط کاربری اپلیکیشن را در فیگما انجام دادیم. هدف ما خلق تجربهای ساده، کاربردی و متناسب با نیاز کاربران بود.

وایرفریمینگ (Wireframing)
در این مرحله، با استفاده از دادههای مراحل پیشین، وایرفریمهای اولیهی سرویس تشخیص بیماری را طراحی کردیم تا ساختار کلی صفحات، جایگاه المانها و مسیرهای اصلی تعامل کاربر با اپلیکیشن مشخص شود. تمرکز ما در این بخش بر روی وضوح، سادگی و پاسخگویی به نیازهای اصلی کاربران در این پروسه بود.
رابط کاربری (User Interface)
در این مرحله، طراحی رابط کاربری (UI) را بر اساس وایرفریمها و سیستم طراحی انجام دادیم. تمرکز ما بر ایجاد یک تجربه بصری منسجم، دسترسپذیر و کاربرپسند بود تا علاوه بر زیبایی ظاهری، استفاده از اپلیکیشن را برای کاربران ساده و لذتبخش کند.
تست
تست کاربرد پذیری
در این مرحله، تستهای کاربرپذیری را با استفاده از وبسایت Maze.co روی 12 نفر از کاربران هدف انجام دادیم. نتایج نشان داد که بیشتر کاربران بدون مشکل توانستند در بین صفحات مختلف جابهجا شوند (navigate) و تجربه کاربری را رضایتبخش ارزیابی کردند. این بازخورد مثبت، نشاندهندهی کارایی جریان طراحیشده و وضوح مسیرهای کاربری بود.

تست کاربر و نتایج
چالشها
نبود دکمه “افزودن تصویر جدید”
حین تست متوجه شدیم که مشخص نیست چطور میشه تصویر جدید اضافه کرد؛ کاربر ممکنه سردرگم بشه.نبود امکان حذف یا ویرایش تصاویر آپلودشده
تصاویر قابل حذف یا ویرایش نیستند و این ممکنه باعث ایجاد خطا یا نارضایتی بشه.نبود عنوان یا توضیح بالای بخش تصاویر
مشخص نیست این تصاویر برای چی هستن یا چه نوع تصاویری باید آپلود بشن (نیاز به راهنمایی داره).
نقاط قوت
ساختار ساده و قابل فهم
فرم با ترتیب مناسب چیده شده و اطلاعات ضروری مثل تاریخ، نوع پرونده، پزشک و توضیحات تکمیلی رو شامل میشه.حضور پیشنمایش تصاویر آپلودشده
کاربر میتونه تصاویر انتخابی رو ببینه که حس کنترل و شفافیت خوبی ایجاد میکنه.تفکیک منطقی فیلدها
فرم شامل دستهبندیهای منطقی و مجزا برای انواع اطلاعاته که باعث کاهش سردرگمی میشه.استفاده از زبان ساده و خودمانی
متنهای داخل فیلدها و جاینگهدار (placeholder)ها قابل فهم و کاربرمحورن.دکمهی CTA (ذخیره) با رنگ مشخص و دیدهشدن مناسب
رنگ دکمه ذخیره بهخوبی جلب توجه میکنه و کاربر احتمالاً متوجهش میشه.
بهبود وضعیت فعلی
افزودن و حذف تصویر
فیدبک:
برخی کاربران نیاز به حذف یا افزودن تصویر داشتند.
تغییرات:
افزودن المانهای حذف و افزودن تصاویر
خروجی:
کاربران قادر بودند تصاویر را حذف و یا به آنها تصویر جدیدی اضافه کنند.
عدم شفافیت فیلد افزودن تصویر
فیدبک:
برای کاربران نسبت به وجود بخش افزودن تصویر مدارک پزشکی سردرگم بودند.
تغییرات:
برای فیلد افزودن تصاویر، یک عنوان در نظر گرفته شد.
خروجی:
تقریبا تمام کاربران نسبت به افزودن تصاویر پرونده پزشکی خود تمایل پیدا کردند.
آموختهها:
- طراحی فقط مربوط به زیبایی اپلیکیشن نبود.
از همان ابتدا هدف ما این بود که یک تجربهی ساده، قابل فهم و کاربردی برای بیماران و پزشکان بسازیم. - فرآیند طراحی تا حد زیادی برنامهریزیشده پیش رفت، ولی نیاز به انعطاف داشت.
در بعضی مراحل مجبور شدیم با توجه به نیاز پروژه یا بازخوردهای تیم، تغییرات منطقی و سریع اعمال کنیم. - تحقیق کاربری نقش حیاتی داشت.
بررسی دقیق نیازهای کاربران باعث شد تصمیمات طراحیمان واقعبینانهتر و متناسبتر با انتظارات واقعی آنها باشد. - داشتن یک سیستم طراحی قوی باعث انسجام و سرعت در کار شد.
تعریف ساختارهای اولیه مثل رنگبندی، تایپوگرافی و کامپوننتها به ما کمک کرد توسعهی صفحات مختلف را بدون پراکندگی جلو ببریم. - عدم قطعیت زیادی در پروژه وجود نداشت، اما جای بهبود در بعضی تصمیمات دیده شد.
ما بر اساس دادهها و نیازهای مشخص پیش رفتیم و تلاش کردیم منطقی و بدون پیچیدگی اضافی طراحی کنیم. - بازخورد گرفتن کمک کرد تصمیمات را بهتر کنیم، ولی مسیر اصلی را گم نکردیم.
نظرات تیم و کاربرها باعث شد بعضی جزئیات را بهبود بدهیم، اما اصول طراحی اولیه را حفظ کردیم. - تمرکز ما همیشه روی حل نیازهای واقعی کاربران بود.
از انتخاب گزینههای ثبت نوبت گرفته تا مشاوره آنلاین، سعی کردیم فرآیند را طوری بچینیم که کاربر کمترین سردرگمی را احساس کند.
همچنین میتوانید جهت مشاهدهی کامل پروتوتایپ، روی دکمه زیر کلیک کنید: